به وبلاگ منتظران ظهور ایران خوش آمدید. امیدواریم مطالب خوبی را آماده کرده باشیم.
RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com
|
"إنّ اللهَ لَهَادِ الّذِینَ آمَنُوا إلَی صراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ خداوند كسانی را كه ایمان آوردهاند، به راه مستقیم هدایت میكند". - قالَ الجواد (ع)علیه السلام : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْ بْرارِ: إ قامَةُالْفَرائِض ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم ، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّین . فرمود: سه چیز از كارهاى نیكان است : انجام واجبات الهى ، ترك و دورى از گناهان ، مواظبت و رعایت مسائل و احكام دین دعوت بتقوی ضمن دعوت بتقوای الهی به چندویژگی مثبت ومنفی انسان اشاره شدواخرین مورد دررابطه با هدایت پذیری وزمینه های هدایت اول دعادوم علم آموزی سوم عبرت آموزی از گذشتگان بودچهارم معاد باوری اشاره گردیدوامروز در خطبه اول به یکی دیگر از زمینه ها ی هدایت که پاكی و صفای باطنی اشاره میگردد عوامل و زمینه های هدایت علیرغم فطری بودن رشد طلبی انسان، دستیابی به رشد قرآنی، نیازمند عواملی است؛ تا انسان را در این راستا یاری نماید. یکی از آنها پاكی و صفای باطنی است
خداوند متعال در آیه 4 سوره ابراهیم میفرماید: یضِلُّ اللَّهُ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ، خدا هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را بخواهد هدایت میکند، امّا واضح و روشن است که هدایت و ضلالت الهی جریان و راهی است پیش روی بشریت. اگر به آیات دیگر مراجعه كنیم میفهمیم زمینه هدایت و ضلالت به دست خود ماست و این بستگی به ما دارد که خود را به کدام جریان بسپاریم؛ الهی یا شیطانی. وقتی انسان از كنار پرتگاه یا رودخانه خطرناك میگذرد هر چه خودش را به لبه پرتگاه نزدیكتر کند، احتمال سقوطش بیشتر و احتمال نجات كمتر میشود، امّا هر قدر خودش را از لبه پرتگاه دور کند، احتمال سقوط كمتر میشود. این یكی هدایت و آن دیگری ضلالت نام دارد.[] طبق آیات قرآن، سه عامل در انسانها زمینه ساز هدایت است: اول: پاكی و صفای باطنی افراد كه زمینه ایمان آوردن است: "إنّ اللهَ لَهَادِ الّذِینَ آمَنُوا إلَی صراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ حج/ 54. خداوند كسانی را كه ایمان آوردهاند، به راه مستقیم هدایت میكند". 1-هر كس گام اوّل ايمان را برداشت، خداوند او را به گامهاى بعد هدايت مىكند. فَيُؤْمِنُوا ... إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِين
2-مسّلماً ایمان آوردن از افعال اختیاری انسان است كه فرد ایمان آورنده ابتدا دنبال حقیقت میرود، بعد تشخیص حقانیت میدهد و ایمان میآورد. بعد از اینکه مقدمات از طرف عبد صورت بگیرد، هدایت الهی شامل حالش میشود. "يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ؛ (مائده، آیه 16) هر كس كه از راههای صحیح پیروی میكند خدا او را هدایت مینماید" كند!؟ گرچه در اين آيه، هدايت و گمراهى بطور كلّى به خداوند نسبت داده شده است، ولى آيات ديگر، مسئله را باز نموده و مىفرمايد: «يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ» « رعد، 27.» خداوند كسانى را هدايت مىكند كه به سوى او برود. و «يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ» « مائده، 16.» كسىكه به دنبال كسب رضاى او باشد. و كسانى كه با اختيار خود در راه كج حركت كنند، خداوند آنان را به حال خود رها مىكند. مراد از گمراه كردن خدا نيز همين معناست. چنانكه درباره كافران، ظالمان، فاسقان ومسرفانجمله «لا يهدى» بكار رفته است. بهقول سعدى:
وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ "قُلْ إِنَّ اللّهَ یضِلُّ مَن یشَاءُ وَ یهْدِی إِلَیهِ مَنْ أَنَابَ؛(رعد، آیه 27) كفّار مىگويند: چرا از طرف پروردگارش معجزهاى (به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ بگو: همانا خداوند هر كه را بخواهد (به حال خود رها و) گمراه مىكند و هر كس را كه به سوى او رو كرده و توبه نمايد، به سوى خويش هدايت مىنمايد. 1-هر پيامبرى براى اثبات ادعاى نبوّت خود، بايد نشانهاى از جانب خداوند داشته باشد كه آن را معجزه مىنامند، اين معجزه طبعاً در امور خاص و مشخصّى است، امّا افراد لجوج كه قصدپذيرش حقّ را نداشتند، از پيامبر تقاضاى معجزه بر اساس هوسهاى خود مىكردند، در صورتى كه اگر لجاجت را كنار مىگذاشتند، قرآن، خود، بزرگترين معجزه است. گاهى آب و غذا براى افراد مريض مضرّ است، امّا اين ضرر نه از آن جهت كه در آب و غذا ضررى وجود دارد، بلكه بخاطر بيمارى اين افراد است. آرى! افرادى كه از نظر روحى مريضاند، مانند مريض جسمانى در پذيرش آيات ناب الهى دچار ناراحتى مىگردند، زيرا به محض مواجهه با حقّ، روح لجاجت در آنها تحريك شده و هدايت را پس مىزند و اين همان معناى «يُضِلُّ» است. امّا براستى براى افرادى كه قرآن دربارهى آنها مىفرمايد: در هر حال، خداوند، حكيم و عادل است و تمام كارها و خواست او از: «يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»، «يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ»، «يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ»، «يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ»، «يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ»، «يَخْلُقُ ما يَشاءُ» همه بر اساس عدل و حكمت و لطف و عنايت تفسير مىگردد. يعنى اگر فرمود: «يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»، چنين نيست كه بدون هيچ ضابطه و معيارى، هدايت را براى كسى خواسته باشد، بلكه چنانچه از آيات ديگر برمىآيد، يكجا ايمان را شرط هدايت مىشمارد و در جاى ديگر، كسب رضايت و خشنودى حقّ را با پيمودن راه سلامت زمينه هدايت معرّفى مىفرمايد: «يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ» « مائده، 16. به هر صورت اگر دهانه ظرفى به طرف آسمان باشد، باران در او وارد مىشود، امّا اگر به طرف زمين قرار بگيرد، از نزولات آسمانى بهرهاى نخواهد برد و اينچنين است انسانىكه دهانه روحش به جانب ماديّات باشد، بديهى است كه از باران معنويّت الهى بىنصيب خواهد بود.
هدایت گری مرحوم آسید مهدی قوام مرحوم آسید مهدی قوام در زمان شاه یک جایی دعوت شده بودند، ده شب منبر رفتند. در آن مجلس یک هدیه ای به ایشان دادند. این هدیه را گرفت و ساعت یازده شب دید یک زنی آرایش کرده ، لباس های نامرغوب پوشیده و در خیابان چپ و راست می رود. آمد سلام کرد. ما باشیم چکار می کنیم؟ هزار ماشاءالله ما خداوند دافعه ایم! جاذبه خبری نیست. دور همه خط قرمز می کشیم. فقط دنبال معصوم می گردیم! آمد سلام کرد و گفت: آقا با ما امری داشتید؟ فرمودند بله. برای چه این موقع اینجا ایستاده ای؟ گفت احتیاج دارم. دست کرد آن هدیه را درآورد و گفت: مال امام حسین است، نمی دانم چقدر است. من ده شب منبر رفتم. این را بگیر، تا این را داری نیا بیرون! تمام شد باز بیا بیرون. عرض خیابان را عبور کردند و آقا آمد و گفت که: این خانم من است، می خواهد عبای شما را ببوسد، شما اجازه می دید؟ گفت باشه عیبی ندارد. آمد عبای آسید مهدی را بوسید و پرسید که: آقا من را شناختی؟ فرمود : نه! گفت: من همان هستم که پول را به من دادی. من آمدم مجاور امام حسین شدم. در حدیث داریم یک عده را می آورند به جهنم، میگویند: خدایا این ها را چرا آورده ای به جهنم! آخه این که همیشه تو هیئت بوده، مجلس بوده، نه مجلس رقص می رفته، نه شراب می خورده، نه بدی می کرده، همش نماز می خونده و... در جواب می گویند که این ها مقدس هایی هستندکه مواظب زبانشان نبودند.
پایان
خطبه ذوم ضمن دعوت به تقوی اول رحلت حضرت معصومه (س)، 1-در ميان فرزندان پسر امام موسي كاظم(ع) هيچكدام همسنگ حضرت امام رضا(ع) نبودند و در ميان دخترانشان، محدث گرانقدر مرحوم حاج شيخ عباس قمي به هنگام بحث از دختران حضرت موسي بن جعفر(ع) مي نويسد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي كاظم (ع) معروف به حضرت معصومه (س) است» (منتهي الامال ج 2 ، ص 241 ) 4-مفام علمی حضرت معصومه در اینکه آیا حضرت معصومه (س) به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا با شهادت؟ بیشتر تاریخ نویسان تصریح کرده اند به این که حضرت معصومه در مسیر سفر از مدینه به خراسان وقتی به شهر ساوه رسیدند، بیمار شدند و از آن جا او را به قم آوردند و پس از 17 روز، در تاریخ 10 ربیع الثانی سال 201 هـ.ق در سن 28 سالگی و پیش از آنکه چشم مبارکشان به دیدار برادر گرامیشان امام هشتم (ع) روشن شود، در قم در میان اندوه فراوان محبان اهل بیت(ع)، از دنیا رفتند و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاندند، مردم قم هم با تجلیل فراوان، پیکر پاکش را تشییع کردند و او را در باغ بابلان (محل فعلی حرم) به خاک سپردند. دوم ولادت حضرت عیسی (ع) نگاه قرآن به شخصیت حضرت عیسی مسیح (ع)
1-قرآن با ذکر القابی پر معنی مقام و شخصیتی متعالی از حضرت عیسی یاد کرده است مثل 1-«روح الله»، 2-«کلمة الله» و 3-«قول الحق» قرآن با ذکر القابی 4-«زَکّیّ»؛ «جَعَلَنی مُبارَکاً»؛ «قَولُ الحَقّ»(4)؛ «وَجیهَاً فِی الدُنیا وَ الاخِره»؛ 5-«مِنَ المُقرَبین»؛ 6-«رَسوُلُ اللهِ»(6). همچنین در آیه85 سورهانعام وی را در زمره صالحان قرار داده است: «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیى وَ عیسى وَ اِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحینَ». این توصیف ها نشان از عظمت و بزرگی آن حضرت دارد. ، شخصیتی متعالی از حضرت عیسی(ع) ارائه کرده است. 2-از دید قرآن آفرينش او مانند حضرت آدم(ع) بوده و امری عجیب نیست. قرآن در آيات متعدد مسیح را فرزند حضرت مريم(س) معرفى كرده تا پاسخى به مدعيان الوهيت حضرت عيسى(ع) باشد؛ زيرا كسى كه از مادر متولد مى شود چگونه مى تواند خدا باشد؟! در این کتاب الهی، عیسی(ع) هيچ گونه ادعايى جز بندگى خداوند و نبوت نداشت و آنچه از معجزات انجام مى داد همگى به اذن و فرمان خدا بود. قرآن خلقت عیسی(علیه السلام) را در سوره آل عمران، آیه59 مورد بررسی قرار داده است: «اِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ...». آدم به عنوان اولین انسان روی زمین، بدون دخالت پدر و مادر خلق شد؛ خلقت عیسی سخت تر از آفرینش آدم نبود. او پدر و مادر نداشت و همان خدایى که آدم را بدون پدر و مادر آفرید، قادر خواهد بود که عیسى بن مریم را بدون پدر خلق کند. از این جهت آفرینش حضرت عیسى مانند آفرینش حضرت آدم(علیهم السلام) است. اگر عیسى بدون پدر از مادر متولّد شد، حضرت آدم بدون آنکه پدر و مادرى داشته باشد به دنیا آمد. این استدلال به ادعاى کسانی پاسخ مى دهد که به خلقت مسیح ایراد وارد می کنند. یعنی اگر مسیح(علیه السلام) بدون پدر به دنیا آمد، جاى تعجب نیست، و دلیل بر فرزند خدایا عین خدابودن نمى باشد، چون خلقت آدم(علیه السلام)، از این هم شگفت انگیزتر بود، او بدون پدر و مادر به دنیا آمد و این گونه کارها برای خداوند دشوار نیست. 3-مادر مسیح(علیه السلام): داستان حضرت مسیح(علیه السلام) به نام مادر گرامیشان گره خورده است؛ چرا که نوع خلقت ایشان باعث شده که حضرت عیسی با عناوینی چون «ابْنَ مَرْیَمَ»، «عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ» و «الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ» به مادر بزرگوارشان نسبت داده شود. قرآن حضرت مریم(سلام اللهعلیها) را به عنوان یک شخصیت برجسته و ویژه معرفی می کند و از آن حضرت با عنوان: بانوی برگزیده، پاک و مطهر، بهترین زنان عصر خود، مظهر عفاف، الگوی مومنان، دختری عابد، بسیار راستگو و هم سخن با فرشتگان یاد شده است. در آیات 42 و 43 سورهآل عمران به برخی از این فضائل اشاره شده است: «وَ اِذْ قالَتِ الْمَلایِکَهُ یا مَرْیمُ اِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ» * «یا مَرْیمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرّاکِعینَ»؛ (و [به یاد آورید] هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم! خداتو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برترى بخشیده است. * اى مریم! [به شکرانه این نعمت] براى پروردگار خود، خضوع کن و سجدهبه جا آور؛ و با رکوعکنندگان، رکوعکن). 4-پیامبری و مقامات معنوی و اخلاقی مسیح(علیه السلام): اولین اعجاز و کرامات مسیح در همان لحظات اولیه تولد نمایان شد و حضرت در حالی که در گهواره بود خود را عبد و بنده خدامعرفی کرد که از طرف خدابه عنوان پیامبر انتخاب، و به او کتاب (انجیل) داده شده و او را مایه برکت، تسکین و آرامش قرار داده است. آیات 29 و 30 سورهمریم به این موضوع اختصاص دارد: «فَاَشارَتْ اِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا» * «قالَ اِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا»؛ (مریم به نوزاد اشاره کرد [که از او بپرسید] گفتند: چگونه با کودکى که در گهواره است سخن بگوییم) * (نوزاد [از میان گهواره] گفت: همانا من بنده خداهستم، به من کتاب عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است). چهارم بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا 1-پیام کسانی که در راه خدا به شهادت رسیدند -یعنی همین جوانهای شما؛ چه آنهایی که در دفاع مقدّس به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از مرز به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از امنیّت به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از حرم و از حریم اهلبیت به شهادت رسیدند- بشارت است برای خودشان و همچنین برای مخاطبانشان؛ اینکه امام بزرگوار فرمود ملّتی که شهادت دارد اسارت ندارد، به این خاطر است. وقتی شما به فدا شدن در راه خدا به صورت یک موفّقیّت بزرگ نگاه کردید، به سمت خطر -بهخاطر شهادت- بیمحابا حرکت کردید، هیچ نیرویی در دنیا نیست که بتواند در مقابل شما ایستادگی کند. 3- دشمنانِ سرشناسِ ایرانِ اسلامی غرق در لجنند؛ لجن فساد اخلاقی، لجن فساد سیاسی؛ غرقند. امروز دولتمردان آمریکا را نگاه کنید؛ پولپرستیشان، حقکُشیشان، بیاعتنائیشان به جان و مال انسانها و ملّتها را نگاه کنید؛ یک نمونهاش در یمن است. در یمن جنایت را سعودیها دارند میکنند امّا شریک این جنایت، آمریکاییها هستند؛ خودشان هم اقرار میکنند. پنچم باتوجه به وقت بودجه نکاتی از وضعیت گرانی وسختی برای قشر محروم جامعه که مسولین باید بفکر قشر ضععیف جامعه باشند
پایان
نظرات شما عزیزان: |
دی 1397 10
|